پاپیون
رنگ و وارنگ از همه رنگ
   سلام


سلام دوستان

خیلی ممنون از نظراتتون و ازهمراهیتون که بهم توی کارا کمک کرد

وب جدید من توی بلاگفا  http://nadsis.blogfa.com/   هست

خواستیم با بلاگفا هم همکاری داشته باشم

خوشحال میشم سربزنید ونظرتون روبگید




نوشته شدهسه شنبه 11 تير 1398برچسب:, توسط yalda
  


 _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_




نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1398برچسب:, توسط yalda

 

    وقتی با مشت هایش قبلم را میشکست

          همه ی فکرم این بود...

          مبادا دستانش زخمی شود

             چه شد آخر قسم هایش!!!




نوشته شدهچهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:, توسط yalda
   فکر


                                             فکـــــر تنـــــ ـــــم را

                                     از ذهنـــــت بیـــ ــرون کـــــن ...!

                                          تنهـــــا لحظــــــ ـــه ای !!!


                                        حالـــــادوبــ ـــاره بگـــــو ...

                           بـــ ـــاز هــــــــم دوستــــــ♥ــــم داری......!!؟




نوشته شدهچهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:, توسط yalda

 

http://www.pixbaz.com/wp-content/uploads/2011/08/wallpaperwww.pixbaz.com098.jpg

m.r.t

 




نوشته شدهدو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda
   بنویس


 گوشه راستم بنویس پخش زنده . . .                                   

پخش مستقیم از کجایش مهم نیست . . .!!!

بنویس زنده است هر چند دلش گرفته باشد . . .




نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda

سلامتی اونایی که سنی ندارن ولی . . .

روزگار دلشونو پیر کرده

 




نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda

 

گاهی بدون گریه ، بغض ، داد و هوار ؛ با غرور باید قبول کنی که فراموش شده ای و بروی دنبال زندگی ات






نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda

متــــــــاسفم… نه برای تو که دروغ برایــــت خـــود زندگیست… نه برای خودم که دروغ تنهـــا خط قرمز

زندگیـــستــــ بـــرایم…. متاسفم که چرا مزه ے عشـــــــق را…. از دستـــــــــ تــــــو چشیــــدم….





نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda

بهار و این همه دلگیری ؟؟

کسی فصل ها را جا به جا نکرده ؟؟!


گاهی احساس تلف میشود ؛

به پای عمر !

و چه عذابی میکشد ،

کسی که هم عمرش تلف میشود ؛

هم احساسش ........





نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda

خدایا ساده از گناهانم بگذر . . .

همانطور که ساده از ارزوهایم گذشتی . . .





نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda

انصاف نیست دنیا انقدر کوچک باشد که ادم های تکراری را روزی هزار بار ببینی

و انقدر بزرگ باشد که کسی را که دلت میخواهدحتی یک بار هم نبینی





نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda


پایانی برای قصه ها نیست،

نه بره ها گرگ میشوند نه گرگها سیر!


خسته ام از جنس قلابی آدمها...


دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زده،


حالم خوب است...


اما گذشته ام درد میکند!!





نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda


یه وقتایی لازم نیست حرفی زده شه بین دو نفر...

همین که دستت رو آروم بگیره.....

یه فشار کوچیک بده.....

این یعنی من هستم تا آخرش.....

همین کافیه....!




نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda

موضوع انشا : خوش بختی …
به نام خدا
خوش بختی یعنی قلب پدر و مادرت بتپد …
پایان !!!





نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda


باورم نمیشود . . . انقدر سرگرم زندگیست که به یاد نمی آورد

روزی دیوانه ام بود





نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda


بزرگترین حماقت زندگی می تونه این باشه که
به کسی که اشکاتو میبینه و بی اعتنا میره ،
برای بار دوم اعتماد کنی ....!




نوشته شدهدو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda

الهی که سقف آرزوت خراب بشه روی سرش

بیای ببینی که همه،حلقه زدن دور وبرش

 

الهی که مریض بشه پیغام بده که زود بیا

وقتی که اونجابرسی بسته شه چشمای تَرش

 

الهی که روز وصال طوفان شه ازسمت شمال

هیچی ازاون روز نمونه به گلای پرپرش

 

عمرت الهی کم نشه،اما پرازغصه باشه

زجرایی که به من دادی خوب بکشی تاآخرش

 

الهی که یه روزخوش ازتو گلوت پایین نره

رسوای عالمت کنن اون چشای دربه درش

 

قسم میخوردی بامنی،قسم میخوردی به خدا

خداالهی بزنه،به کمرت،به کمرش

 

من اهل نفین نبودم،چه برسه که توباشی

بیادالهی خبرت،بیادالهی خبرش

 

یکی،دوتا،سه تاکه نیس،ازخیلیاش بی خبرم

هرچیزوکه نمیشه گفت پس میکنم مختصرش

 

هرچی بدی کردی به من،الهی اون باتو کنه

ببینی دیگری به جات رفته شده همسفرش

 

توئی که عاشقم بودی بری سراغ دیگری؟

واسه خودام فکرمیکنم مشکله قدری باورش

 

میخوام بدونم قد من عاشقته،دوست داره؟؟؟

اینکه رهاکردی منو می ارزه به درد سرش؟

 

 

ماچه نکردیم واسه تو،کم به آب وآتیش زدیم؟

ای بی وفارفتی کجا،سراغ ازما بهترش؟

 

نامه روبه تونمیدم میفرستمش واسه خدا

تاببینه چقدبده،بنده از بد،بدترش




نوشته شدهسه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, توسط yalda

 
نه چتری داشت
نه روزنامه ای
نه چمدانی...
عاشقش شدم...!
از كجا میدانستم كه مسافر است..





نوشته شدهیک شنبه 22 ارديبهشت 1392برچسب:, توسط yalda

 

چه بر سر ما آمد..؟

که «سلام»ساده‌ترین واژه میان آدم‌ها…

برایمان تبدیل به دشوارترین واژه شد…

چنان که برای بیانش..

باید به دنبال بهانه بگردیم…

 




نوشته شدهجمعه 23 فروردين 1392برچسب:, توسط yalda


 


امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد..
یا باید خانه مان را عوض کنم..
یا پستچی را …
تو که هر روز برایم نامه می نویسی ، مگه نه . . . ؟

 

 





نوشته شدهجمعه 23 فروردين 1392برچسب:, توسط yalda

 

دلتنگی های من به تو رفته اند…

 

آرام می آیند در سینه می نشینند..

 

دیگر نمیروند…

 




نوشته شدهجمعه 23 فروردين 1392برچسب:, توسط yalda

 

هیــچ گاه…

 

به خاطــر هیــچ کــس..

 

دست از ارزشهایت نکش..

 

چون زمانـی که اون فــرد از تــو دسـت بکشـد ..

 

تــــو می مانـی و یـک “مـن ” بـی ارزش…..!

 

 


 





نوشته شدهجمعه 23 فروردين 1392برچسب:, توسط yalda

 

دل هیچ کس نمیسوزد برحال غمناکم

 

مگرسوزدهمان شمعی که میسوزدسر خاکم

 

سکوتی بوددرقلبم کزدم فریاد

 

اگرازشهر غم رفتی مراهرگزمبرازیاد

 





نوشته شدهجمعه 23 فروردين 1392برچسب:, توسط yalda

خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟؟؟؟

خانوم خوشگِله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟

خوشگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟

اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!

بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد

تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و

به محـــل زندگیش بازگردد.

روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت...

شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....!

دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند...

دردش گفتنی نبود....!!!!

رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شدو کنار ضریح

نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...

چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...

خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!

دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را

به خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...

امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!

انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!

احساس امنیت کرد...با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب

شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!

یک لحظه به خود آمد...

دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته

آپلود عکس رایگان و دائمی




نوشته شدهجمعه 23 فروردين 1392برچسب:, توسط yalda

 


آن شب باران میبارید....
باران که میبارد به تو مشتاق ترمیشوم.....
وتو نمیدانی چه بارانی بود چون نیامدی......
وباران میبارید.....
آن شب تب کردم وتو هیچ نکردی.....
وبالاخره دیشب مردم و توحتی تب نکردی.....




نوشته شدهپنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, توسط yalda


چــــقـــدر بـــــآیـــد بــــگــــذرد ؟؟؟

تـــــآ مـــنــــ

در مــــــرور خــــآطــــرآتـــــمـــ

وقـــــتــیـــــ از کــــنــار تــــو رد مــــیـــ شـــــومــــ .

تــــنـــمــــ نــــلـــــرزد …

بـــــــغـــضــــمــــ نــــگـــــیــرد …




نوشته شدهپنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, توسط yalda

خدایا کاش قیامتت همین امروز بود..چون وقت رفتن به من وعده دیدارقیامت را داد




نوشته شدهپنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, توسط yalda

سخت است "او" کردن "تو" یی که همه ی "من"بود




نوشته شدهپنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, توسط yalda

Naghmehsara.ir (45)

قندان خانه را پر کردم از حرف هایت …

تو که میدانی …

من چای تلخ دوست ندارم …

هوس فنجانی دیگر کرده ام …

کمی بیشتر بمان …

 
 



نوشته شدهپنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:, توسط yalda
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.